در مورد بدرقه و وداع با جناب سید حسن نصرالله
بدرقه باشکوه سید مقاومت در لبنان در دنیای امروز حجت های زیادی برای انسان های این روزگار دارد. لبنانی که خانه مسیحی و مسلمان و درزی ها است و هرکدام از پیروان این ادیان و مذاهب هم برای خود رایی و نظری دارند که در روزگار نه چندان دور، که هنوز نیم قرن از وقوع جنگ های داخلی لبنان نگذشته؛ کار را به برادر کشی هم رساندند. اما حالا مردم همین کشور در بدرقه عالم مجاهد شیعه حاضر می شوند و با اشک چشم با او خداحافظی میکنند.
سید بزرگوار مسیر مصلحانه ی امام موسی صدر را ادامه داد. کلیدی ترین راهبردش را وحدت و انسجام ملی می دانست و برای همین هم هر کس را با هر عقیده ای تکریم می کرد. درگیر ظواهر و مسائل فرعی نشد. خط قرمزش هم تفرقه و جدایی در بین مردم بود.
حتما سید در این سالها از خیانت ها و نامردی های بعضی از سیاستمداران لبنان خون دل بسیار خورده است؛ اما یاد نداریم قدرت اعجازگون سخنرانی ها و نطق های پر جذبه اش را خرج سیاسی بازی های داخلی کرده باشد.
سید که فرماندهی محور مقاومت را در بیش از سه دهه بر عهده داشت، توانست قداست و شرافت مفهوم مقاومت را برای آحاد ملت تبیین کند و اکثریت را با خود در این مسیر سخت، همراه سازد. در جامعه لبنان هم مثل هر جامعه دیگر، تشتت و تفاوت آرا وجود دارد و حتما گروه و دسته ای هم مخالف سید و مکتب سید بودند و هستند؛ اما آنچه به چشم می آید، همراهی توده مردم با سید است.
اما درسی که باید از دیروز لبنان بگیریم این است که می توان در یک جامعه با دین و مسلک های متفاوت و با آراء و نظرهای کاملا متضاد هم بگونه ای عمل کرد و سخن گفت و تبیین کرد که مفاهیم مقدسی چون مقاومت درگیر دوگانه سازی هایی برای انتقام گیری های سیاسی و دعواهای بچه گانه نشود. اتفاقا بعضی از بزرگوارانی که زحمت کشیده بودند و در آیین تشییع سید عالیقدر شرکت بودند باید درس بگیرند و ان شاء الله بعد از بازگشت به کشور با نگاه ملی، بنویسند و سخن بگویند.