:: روز از نو ::

یادداشت هایی در حوزه فرهنگ و هنر گاهی وقتها هم سیاست

:: روز از نو ::

یادداشت هایی در حوزه فرهنگ و هنر گاهی وقتها هم سیاست

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۰ ثبت شده است

به عشق آقای معلم

جمعه, ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۰۹ ب.ظ

کتاب متقین سیدمهدی شجاعی

اولین جلسه کلاس عکاسی، استاد قبل از ورد به مباحث کلاس، گفت سعی کنید برای فکر و عقیده و دغدغه تان اثری خلق کنید. این فکر و عقیده و دغدغه به آثارتان جهت میدهد و تکنیک و دانش فنی فقط ابزار است. اگر میخواهید اثر با مخاطب ارتباط برقرار کند حتما باید دغدغه ای داشته باشد.
**
تازه وارد دوره راهنمایی شده بودم که یکی از معلم ها، مرا با نام سیدمهدی شجاعی آشنا کرد. کتاب متقین او را هدیه داد. به عشق آقای معلم، کتاب را هر روز میخواندم. بعضی قسمتها را از او می پرسیدم اما با اینکه شرحی بر یکی از خطبه های عرفانی امیرالمومنین علیه السلام بود، خواندنش برایم شیرین بود؛ شاید بخاطر نثر مسجع متن شرح و ترجمه بود. از آن زمان آثار سیدمهدی شجاعی را پیگیری میکردم. آن روز ها مجله نیستان منتشر می شد، مجله را میگرفتم و در بین مطالب فقط سراغ نوشته های ایشان می رفتم.
در عالم نوجوانی ترکیب کلمات ایشان  برایم جذاب بود. شاید خیلی هم متوجه اهمیت موضوع و محتوا اتفاقات زمانه نبودم.
آن روزها مجموعه داستان کوتاهی از ایشان منتشر شد با نام سانتاماریا. فورا خریدم و تمام داستان ها را خواندم اما یک داستان را چندین بار خواندم. الان هم خواندنش برایم جذاب است.
«ویروس» عنوان داستانی بود که به تاثیر تهاجم فرهنگی می پرداخت. داستان شهری که مردمش در اثر ورود ویروس مسخ شده بودند و به حالت حیوان هایی درآمده بودند. مصیبت های ناشی از ورود ویروس و غفلت اهالی شهر، هشداری بود که دهه هفتاد نویسنده دغدغه مند، در قالب داستان، در فضای دوره سازندگی  و غفلت از ارزش ها فریاد می زد.
**
اگر بخواهم خلاصه بگویم وجود همزمان این دو ویژگی در آثار سید مهدی شجاعی، برایم از دوره نوجوانی تا امروز برجسته و درس آموز بوده است:
نخست اینکه دغدغه مندی او و استفاده از ادبیات برای بیان دغدغه های اجتماعی و دینی در کارنامه کاری او مشهود است. همان ویژگی که در مجموع آثار ایشان دیده می شود.
دیگر آنکه  قدرت انتقال مفاهیم عالی در قالب کلمات و جملات ساده و روان، یک مهارت است که شاید کمتر افراد در حوزه تالیف متون دینی به آن مجهز باشند.

این یادداشت در ویژه نامه ی روزنامه فرهیختگان برای استاد سیدمهدی شجاعی منتشر شد. (+)

  • مدیر وبلاگ

درباره تبلیغ کتاب

دوشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۳۸ ب.ظ

کتابخوانی

هنگامی که صحبت از تبلیغ کتاب می شود، دو حوزه اصلی مد نظر است؛ اول اصل کتابخوانی و تشویق به خواندن و دیگر ، تبلیغ مصداق های خواندن و پاسخ به این پرسش که چه بخوانیم؟
در مورد تبلیغ خواندن با اینکه در سالهای اخیر شاهد اتفاق هایی در تبلیغات شهری و رسانه های جمعی بودیم، اما بر اساس همان مشاهدات باید پذیرفت که هنوز تبلیغ خواندن و کتابخوانی وزن اصلی خود را پیدا نکرده است. آنچه در تبلیغات شهری دیده می شود، بازاریابی کالاهای مصرفی و انتقال های پیام هایی غیر از ساحت فرهنگ به طور عام و کتابخوانی به طور خاص است.

حال اگر با اغماض از موضوع اول بگذریم و فرض کنیم که در فضای تبلیغاتی جامعه اصل کتابخوانی به صورت مستقیم و غیر مستقیم تبلیغ شده، اولین پرسش مخاطب این است که چه بخوانم؟ و اینجا معمولا پاسخ های کارشناسی شده و آماده وجود ندارد. یکی از دلایل، نداشتن نگاه حرفه ای در مورد تبلیغ کتاب در جامعه است. به بیان دیگر ما تمام انرژی خود را صرف تبلیغ یک اصل اثبات شده و بدون تردید گذاشته ایم که همان «فضلیت کتابخوانی» است؛ اما در پاسخ به سئوال چه بخوانیم برای گروه های مختلف از کودک و نوجوان تا بزرگسالان با نقش و مسئولیت های متفاوت اجتماعی پاسخیی نداریم. البته این موضوع مطلق نیست و در گوشه و کنار پیشنهاد هایی هم وجود دارد، اما فضای غالب چنین است.
بعد از اینکه پیشنهادها و کتاب ها هم مشخص شد، برانگیختن احساس مخاطب به خواندن، یکی از مهم ترین چالش های تبلیغ کتاب است. اگر پر زرق برق ترین تبلیغات و خوش رنگ و لعاب ترین تیزرهای تلویزیونی ساخته شود اما پاسخی به این پرسش مخاطب نداشته باشد که : «خواندن این کتاب به چه کار من می آید؟»، تبلیع موفقی نیست؛ در مقابل یک پست اینستاگرامی با یک عکس ساده از کتاب و چند خط نوشته که منتقل کننده «تجربه خواندن» از کتاب می باشد می تواند به مراتب تاثیر گذارتر باشد.
یکی از کارکردهای تبلیغ ایجاد احساس نیاز است. این احساس نیاز وقتی به وجود بیاید افراد انگیزه خواندن را پیدا می کنند، و متناسب با آن نیاز برای خواندن انرژی می گذارند. بعضی از ناشرین، با ارائه پاسخ های مناسب به این پرسش و بیان آن برای مشتری، توانسته اند نسبت به رقبای خود به موفقیت های بیشتری دست یابند.
یکی دیگر از گروه هایی که در زمینه تبلیغ خواندن و معرفی کتاب متناسب با مخاطب نقش مهم و اثرگذاری دارند، کتابداران می باشند. کتابداران به عنوان کارشناسان علم اطلاعات و دانش شناسی با مهارت هایی که به صورت آکادمیک آموخته اند، متناسب با نیازهای کاربر کتابخانه، می توانند لیستی از منابع ارائه دهند.
یکی از فرصت های خوب در حوزه تبلیغ کتاب، نسبت به گذشته، فراگیری شبکه های اجتماعی است. با تولید محتوا، با رویکرد ترویج «تجربه های خواندن» به جای جمله ها و گزارش های کلیشه ای در فضلیت خواندن، می توان اشتیاق برای خواندن متناسب با نیازهای شخصی ایجاد کرد.
مجهز نبودن مبلغین به مهارت های لازم یکی از آفت های جدی تبلیغ کتاب می باشد. برای این موضوع مثال فراوان است؛ از خطیب و مجری و کارشناسی که خود کتاب را نخوانده و به اتکاء خواندن سطحی چند خط معرفی، اقدام به معرفی کتاب می نماید؛  تا افرادی که کتاب را خوانده اند اما قادر به انتقال درست تجربه خواندن خود نیستند. هر چه تعداد تبلیغ بیشتر باشد و هزینه های بسیار صرف شود، باز هم با این وضعیت نمی توان به ترویج خواندن دلخوش بود.
برای تبلیغ کتاب آنچه لازم و ضروری است اولا تعیین راهبرد تبلیغات است و ثانیا تجهیز مبلغین به مهارت های لازم و استفاده از ظرفیت های موجود متناسب با اقتضائات هر ظرفیت.

این یادداشت برای روزنامه فرهیختگان در پرونده ای با موضوع تبلیغ کتاب منتشر شد. (+)

  • مدیر وبلاگ